دانلود پروژه عيوب موجب فسخ نكاح - رشته حقوق
- توضیحات
- دسته: سایر مطالب
- منتشر شده در 21 خرداد 1394
- نوشته شده توسط مدیر
- بازدید: 3226
فهرست مطالب
چکیده
کلید واژه
مقدمه
بيان مسئله
اهميت و ضرورت تحقيق
طرح سوالات
فرضيات
پيشينه تحقيق
روش تحقيق
فصل اول:کلیات و تعاریف
مبحث اول : تعریف طلاق
گفتار اول : تعريف لغوی طلاق
گفتار دوم : طلاق از نظر اصطلاحی و شرعی
گفتار سوم :طلاق از نظر حقوقی
مبحث دوم : اركان طلاق و شرايط صحت آن
گفتار اول : صيغه طلاق
گفتار اول : الفاظ طلاق
گفتار دوم :مستندات قول فقها دربارهي صيغهي طلاق
گفتار سوم :نظر فقهاي « مذاهب اربعه » دربارهي كنايات
مبحث سوم : تاریخچه
گفتار اول : قانون مدنی سال 1313
گفتار دوم: قانون حمایت از خانواده سال 1346
گفتار سوم : قانون حمایت از خانواده سال 1353
گفتار چهارم : لایحه قانونی دادگاه مدنی خاص سال 1358
گفتار پنجم : تصمیم شورای عالی قضایی مبنی بر گنجانیده شدن شروطی در عقدنامه ها
فصل دوم:عيوب موجب فسخ نكاح
مبحث اول :نقد وتحلیل ماده 1123 قانون مدنی ایران
گفتار اول :بررسی مبنای فقهی ماده 1123قانون مدنی در خصوص بیماری جذام و برص
گفتار دوم :بررسی موضوع
بند اول : جذام
بند دوم : برص
گفتار سوم :بررسی دلایل و مستندات نظریه اختصاص عیب جذام و برص به زن (نظریهمشهور فقها)
گفتار چهارم :بررسی دلایل و مستندات نظریه عدم اختصاص عیب جذام و برص به زن
فصل سوم:اختلالات جنسی و حق طلاق
مبحث اول:اختلالات جنسی
گفتار اول:طبقه بندی مشکلات جنسی
گفتار دوم :اختلالات جنسی که باعث ایجاد حق فسخ میگردند
گفتار سوم :عیوب ویژه مرد
بند اول: عنن
بند دوم :خصاء
بند سوم :جبّ
گفتار چهارم :عیوب ویژه زن
بند اول :قرن
بند دوم :افضاء
گفتار پنجم :شیوههای اثبات عیوب
بند اول :آزمایشهای تشخیص پیش از ازدواج از نظر حقوقی
گفتار ششم :نحوه اجرای حق فسخ
گفتار هفتم :درمان عیوب پیش از فسخ
مبحث دوم :بررسی چند مورد خاص دیگر
گفتار اول :طلاق جنون
گفتار دوم : ابتلاء مرد به بیماریهای سری که زندگی مشترک را مختل نماید
نتیجه گیری
منابع ومراجع
چكيده:
بحث برابري زن و مرد در انحلال نكاح همانند انعقاد آن از نظر فقه و حقوق اسلامي از دير باز ميان انديشمندان مسلمان مطرح بوده است. ايرادات و اعتراضات هيچ گاه به ميزان كنوني نبوده است. ظهور نهضت هاي مدني و فعالان حقوق بشر و افزايش آگاهي زنان از حقوق شان سبب شده كه اين مباحث جدي تر مطرح گردد و فقيهان و قانونگذاران كشور هاي اسلامي از افق هاي نويني به مسأله بنگرند. در اين مقاله كوشش شده است تا ظرفيت انطباق فقه اماميه با مقتضيات و شرايط جديد نماينده شود. «طلاق قضايي» در مواردي كه زوج به تكاليف زوجيت عمل نميكند وزوجه گرفتار عسروحرج ميگردد و دادن «وكالت بلاعزل به زوجه در طلاق وقبول بذل و بذل مدت » به طور مطلق يا درشرايط خاص نظير ارتكاب جرائم موجب حبس طولاني و اعتياد از مواردياند كه امر طلاق را از انحصار مرد خارج ميسازد. در باب عيوب موجب فسخ نكاح نيز اين مسأله مورد بررسي قرارگرفتهاست كه اولاً برص وجذام از عيوب مشترك ميان زن ومرد است و در صورت ابتلاي هريك ديگري حق فسخ خواهد داشت. ثانياً مبناي فسخ نكاح رفع ضرر است براين مبنا هرگاه زن درمدت معقولي اقدام به درمان عيب خويش نمايد ديگر زوج حق فسخ ندارد. ثالثاً اگر زوج به امراض لاعلاج خطرناك نظير ايدز و هپاتيت و سارس مبتلا باشد زوجه ممكن است به استناد تخلف از شرط وصف سلامت يا تدليس در پنهان نمودن عيب حق فسخ داشته باشد. برابري زوجه و زوج در فسخ نكاح نيز با اين راهكارهاي حقوقي وفقهي تاحدي برقرار ميگردد. پيش نويس قانون احوال شخصيه به برخي از اين تدابير اشاره ننموده و برخي ديگر را ناقص طرح نموده است كه در متن مقاله مورد بحث واقع شده است.
کلید واژه:
عيب؛بیماری،فسخ
مقدمه:
طلاق در شرع اسلام از احكام تاسيسي است و قبل از اسلام بدون قيد و شرط بوده است و قرآن به اين مطلب اشاره دارد اعراب از زنان خود جدا ميشدند و زن را جزء اسباب و اثاثيه خود ميپنداشتند لذا اسلام اصل حكم طلاق را احياء نمود و شرع مقدس فرمود طلاق به خواسته مرد است ولي اگر عسر و حرج زن ثابت شد طبق قانون اسلام و حاكم شرع بررسي ميشود .
اسلام كراراً متذكر شده است « بغض حلال البغض الي الله من الطلاق »
تا تواني پا منه اندر فراق ابغض ، الاشياء عندي الطلاق
طلاق منفورترين حلالهاست اصل مسئله طلاق يك ضرورت است اما ضرورتي كه بايد به حداقل ممكن تقليل يابد و تا آنجا كه راهي بر ادامه زوجيت است . كسي سراغ آن نرود به همين منظور قرآن به چند حكم اشاره ميكند نخست مي فرمايد چون عدة آنها سرآمد آنها را بطرز شايستهاي نگه داريد يا بطرز شايستهاي از آنها جدا شويد سپس به دومين حكم اشاره ميكند ميفرمايد : هنگام طلاق و جدايي دو مرد عادل از خودتان را گواه بگيريد تا اگر در آينده اختلافي روي دهد هيچيك از طرفين نتوانند واقعيتها را انكار كند .
در مورد چگونگي طلاق چند نظريه است .1- طلاق به كلي ممنوع اين نظريه طرفداران كليسا است كه زن بايد تا آخر عمر بسوزد . 2- طلاق به دست زن باشد كه موجب ميشود آمار طلاق بالا رود.3- طلاق به دست مرد در چارچوب قانون اسلام
در این کار تحقیقی با موضوع عيوب موجب هستیم که در ابتدا به تعاریف و کلیاتی از طلاق و تاریخچه آن بپردازیم و در فصل های بعد به عوامل و عيب هايي خاصی که حق فسخ نکاح را ممکن می سازد را مورد بررسی قرار دهیم .
بيان مسئله:
قانون مدنی ایران در مواد 1121 تا 1123 قانون مدنی از برخی امراض و بیماریهایی نام بردهاست که ابتلاء هر یک از زوجین به آنها سبب برخورداری طرف مقابل از حق فسخ نکاح است، برخی از این بیماریها از عیوب مشترک میان زن و مرد تعدادی نیز از عیوب مختص به هر یک از زنان یا مردان است.منظور از عیوب مشترک عیوبی است که هرگاه در هریک از طرفین عقد پیدا شود، سبب ایجاد حق فسخ برای طرف مقابل خواهد بود. قانون مدنی به پیروی از نظریه مشهور فقهاء امامیه تنها بیماری جنون را به عنوان عیب مشترک زوجین شناسایی کرده و تحقق آن را در هر یک از زوجین سبب حق فسخ برای طرف مقابل دانسته است (ماده 1121قانون مدنی) هر چند که احکام جنون مربوط به زن یا مرد نیز با یکدیگر متفاوتند و البته در این مورد قانونگذار بحق از زنان حمایت بیشتری کرده است و در مقابل محرومیت زن از حق طلاق امتیاز بیشتری در برخورداری از حق فسخ نکاح به وی اعطا کرده است. زیرا زن در صورت ابتلاء مرد به جنون حتی اگر بعد از عقد هم حادث شود از حق فسخ نکاح برخوردار است و میتواند تقاضای فسخ نکاح نماید از سوی دیگر به موجب ماده 1123 قانون مدنی بیماریهای جذام و برص، زمین گیری، نابینایی از هر دو چشم از بیماریهای خاص زنان معرفی شدهاند که درنتیجه وجود این بیماریها در شوهر سبب ایجاد حق فسخ برای زن نخواهد بود. توجیه منطقی این نابرابری در حقوق زن و مرد در استفاده از حق فسخ نکاح درخصوص بیماریهای یاد شده، دشوار به نظر میرسد، چرا که اولاً: احتمال ابتلاء به این قبیل بیماریها(جذام، برص و...) در زنان و مردان یکسان است و ثانیاً: غالبا اثر منفی دچار شدن شوهر به این بیماریهایسخت (جذام، برص و زمینگیری نابینایی) در مدیریت خانواده و تنظیم نظام اقتصادی آن به مراتب بیشتر از آثار منفی ابتلاء زن به آنها است و این در حالی است که به موجب ماده 1133قانون مدنی مرد از حق طلاق نیز برخوردار است و در صورت ابتلاء زن به بیماریهای یاد شده میتواند با استفاده از روشآسانتر (فسخ نکاح) خود را از آثار زیانبار عقد رهایی بخشد در حالی که زن اختیار طلاق ندارد و درصورت مواجه شدن شوهر با این قبیل بیماریها، چنانچه از حق فسخ نیز برخوردار نباشد، باید ناگزیر این وضعیت زیانبار را تحمل کند که البته این امر با روح عدالتخواهی احکام اسلامی چندان سازگار بهنظر نمیرسد.ممکن است تصور شود که زن نیز میتواند از طریق توسل به طلاق خلع خود را از این وضعیت اسفبار نجات دهد و بنابراین ضرورتی برای شناسائی حق فسخ برای زن در صورت ابتلاء مرد به جذام و برص نیست. ولی این سخن ناتمام است زیرا هر چند که طلاق خلع همانند عقود معاوضی محتاج به اراده طرفین است، ولی واقعاً معاوضه نیست و همواره با اراده شوهر انجام میگیرد هر چند انگیزه وی اراده دریافت مال از زن باشد از اینرو تحقق طلاق خلع موکول به اراده شوهر و قبول فدیه(مالی که زن به مرد میبخشد) است و در صورت عدم موافقت شوهر با این امر طلاق خلع ممکن نیست.بنابراین درصورت مبتلا شدن شوهر به این قبیل بیماریها(جذام و برص) و عدم موافقت شوهر با درخواست طلاق خلع و محرومیت زن از حق فسخ وی مجبور است که این وضعیت مشقت بار را تحمل نماید که البته این امر با روح احکام اسلامی سازگار نیست و ناچار قانونگذار باید برای این فرض راه حل عادلانهای بیندیشد که آن نیز صرفاً در برخوردار نمودن زن از حق فسخ نکاح است. البته عیب زن در صورتی موجب حق فسخ برای مرد است که عیب مزبور بهنگام عقد وجود داشته باشد و مرد عالم به امراض فوق نباشد.
اهميت و ضرورت تحقيق:
نویسندگان قانون مدنی ایران در تدوین مقررات مربوط به حقوق خانواده، معمولاً از آراء مشهورفقهاء امامیّه پیروی کردهاند، این تبعیّت در مواردی بدون ملاحظه نظرات مخالف در فقه و ارزیابی قوت و استحکام فقهی آنها صورت گرفته و سبب وضع مواد قانونی نامتعادلی شده است.از جمله این موارد ماده 1123قانون مدنی است که به موجب آن قرن جذام، برص، افضاء، زمین گیری و نابینایی از هردو چشم از عیوب خاصزنان شمرده شده و در نتیجه موجبات برخورداری شوهر ازحق فسخ نکاح را در این موارد فراهم ساخته است و در مقابل زن را از چنین حقی به جهت ابتلاء شوهر به برخی از این بیماریها که امکان ابتلاء آن در زنان و مردان یکسان است( مانند برص و جذام) محروم کرده است. به نظر میرسد این نابرابری در حقوق زوجین در زمینه برخورداری از حقفسخ نکاح در این قبیل بیماری ها، غیر قابل توجیه است.بررسي اين مسائل و نكته سنجي در مورد عيوب موجب قسخ نكاح از اهميت بسياري برخوردار است و ضرورت اين تحقيق را به اثبات مي رساند.
طرح سوالات:
عيوب موجب فسخ نكاح كدامند؟
بين فسخ نكاه در بين زن و مرد آيا برابري برقرار است؟
فرضيات:
در تحقيق بررسي شده است
پيشينه تحقيق:
حامدي(1389)در پايان نامه خود با موضوع حقو برابر ي زن و مرد در برابر طلاق اين موضوع را مورد بررسي قرار داده است و پيشنهادهايي را جهت اصلاح قوانين ارائه داده است.
روش تحقيق:
تحقيق فوق به صورت كتابخانه اي انجام شده است.
براي راهنمايي مي توانيد با يکي از موارد زير تماس بگيريد
ايميل :
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
(پشتيباني 24 ساعته)
تلفن تماس : 09104561172 (پشتيباني 24 ساعته)
دانلود فايل